ارزشهای متضاد یا رقیب در جهتهای مخالف از مرکز تجلی پیدا می کنند، در صورتی که ارزشهای مکمل در مجاور یکدیگر قرار میگیرند. انگیزه های تشکیل دهنده ارزشها به گونه ای سازماندهی مییابند که دو محور دو قطبی را به وجود میآورند. ارتباط موجود بین ارزشها و سایر متغیرها (مثل نگرشها و رفتارها) نشانگر این ساختار است. اگر متغیری بیشترین ارتباط مثبت با یک ارزش مثل همنوایی داشته باشد، ارتباط این متغیر با سایر ارزشهایی که در جهت مخالف آن قرار دارد مثل تحریکطلبی کمتر خواهد بود. مردم ذاتاً در گرایشهای ارزشی و نظام ارزشی خود باهم تفاوت دارند اما ارزشها به وسیله همان ساختار انگیزشی مخالف و مجاور سازماندهی می شود (شوارتز، ۲۰۰۲).
با توجه به اینکه شوارتز ارزشها را به مثابه اهداف در نظر میگیرد، لذا معتقد است که حصول آنها می تواند در خدمت منافع فردی یا منافع جمعی باشد؛ بنابراین انواع ارزشی دهگانه در مجموع به دو بعد ارزشهای جمعگرایانه و ارزشهای فردگرایانه به شیوه زیر تقسیم میشوند:
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
- ارزشهای جمعگرایانه شامل: خیرخواهی، جهانشمولنگری، سنتگرایی، امنیت و همنوایی.
-
- ارزشهای فردگرایانه شامل: قدرت، خودرهنموددهی، تحریکطلبی و لذتگرایی.
ارزشهایی که در خدمت منافع فردی هستند، نواحی منسجمی را تشکیل می دهند که در تضاد با ارزشهایی که در خدمت منافع جمعیاند، قرار میگیرند. دو گونه ارزشی جهانشمولنگری و امنیت نیز در خدمت هر دو دسته بوده و در مرز بین این دو ناحیه قرار می گیرند (فرامرزی، ۱۳۷۹).
۲-۳- حمایت اجتماعی
در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ به دنبال دیدگاه غالب محیط نگر در روانشناسی که در آن محیط علت اصلی ناراحتی های روانی و فیزیکی محسوب میشد. یکی از متغیرهای اجتماعی که مورد نظر محققان قرار گرفت حمایت اجتماعی بود. در این زمان امید میرفت که حمایت به عنوان یک نوشداروی اجتماعی توضیح دهد که چرا عدهای از مردم در استرسها غافلگیر شده در حالی که عده دیگری که به همان اندازه دچار استرس میشدند، در مقابل آن مقاومت داشتند (عبدی فرد، ۱۳۷۴).
امروزه ما در دنیایی زندگی میکنیم که ناگزیر از برخورد و ارتباط با دیگران هستیم. آنچه مسلم است آن است که هیچ کس قادر نیست بدون کمک و مساعدت و ارتباط با دیگران، نیازهای خود را برطرف سازد. شک نیست که انسان موجودی اجتماعی است. در حقیقت دشوار است که افراد را از گروه های وابسته به آنها جدا بدانیم. حمایت اجتماعی شکل بنیادین و اساسی مراوده انسانی است که بین افراد در درون شبکه ای از روابط و وقایع زندگی عادی، روزمره و اضطراری مبادله می شود (افشاری، ۱۳۸۶). در واقع هر فرد از آغاز زندگی به صورت وابستهترین موجود نمایان میگردد و تمام جنبه های زندگی او به حمایت دیگران وابسته است و از کودکی تا بزرگسالی با وجوه مختلف حمایت سروکار دارد.
۲-۳-۱- تعاریف حمایت اجتماعی
در ادبیات تحقیقِ حمایت اجتماعی، مفهومسازی حمایت، دامنه وسیعی را در بر میگیرد و درباره تعاریف حمایت اجتماعی نظرات مختلفی مورد توجه است. بیشتر تعاریف اولیه از حمایت اجتماعی ریشه در درک افراد از محبوبیت و مورد توجه و احترام بودنشان دارد. بسیاری از مشکلات در بررسی حمایت اجتماعی ناشی از ابهام در مفهوم حمایت اجتماعی است. اصطلاحات مشابهی چون تشویق، تمجید، پذیرش، جمع آوری اطلاعات و منابع مادی را که جزء عناصر فرایند حمایت اجتماعی محسوب میگردند، به طور مجزا به عنوان تعریف حمایت اجتماعی به کارگرفته شده اند(شهبخش، ۱۳۸۸).
ساراسون و ساراسون (۱۹۸۹ به نقل از ابراهیمی قوام، ۱۳۷۱)، حمایت اجتماعی را چنین تعریف کرده اند: این احساس که دیگران آدم را دوست دارند و برای او ارزش قایلند و آمادهاند تا در صورت لزوم به او کمک کنند و پشتوانه عاطفی او باشند. حمایت اجتماعی به نظر برانول و شوماکر[۹۹] (۱۹۸۴) تبادل منابع بین حداقل دو فرد است که یکی از آنها دریافت کننده آن میباشد و به منظور افزایش خیر و سعادت فرد دریافتکننده انجام میپذیرد.
حمایت اجتماعی به میزان ادراک فرد از محبت و حمایت خانواده، دوستان و اطرافیان نیز اطلاق می شود. رایج ترین تعریف حمایت اجتماعی بر در دسترس بودن و کیفیت ارتباط با افرادی که در مواقع مورد نیاز، منابع حمایتی را فراهم می کنند، تاکید دارد. منابع حمایتی موجب می شود که فرد احساس مراقبت، مورد علاقه بودن، عزت نفس و با ارزش بودن کند و احساس کند که بخشی از شبکه وسیع ارتباطی است (علیپور، ۱۳۷۱).
به نظر کوب (۱۹۷۶ به نقل از کیم[۱۰۰] و همکاران، ۲۰۰۸) حمایت اجتماعی اطلاعاتی است که شخص را به این باور راهنمایی می کند که مورد عشق و علاقه، تایید و ارزش قرار گرفته و متعلق به شبکه ای از ارتباطات و وظایف متقابل است. این دو ویژگی تعلق به شبکه ارتباطی و داشتن تعهدات متقابل نسبت به یکدیگر، از عناصر حمایت اجتماعی محسوب میگردد.
کاپلان[۱۰۱] (۱۹۹۵ به نقل از تیلور[۱۰۲] و همکاران ۲۰۰۷ ) حمایت اجتماعی را محصولی از فعالیت های اجتماعی میداند که از خلال مشارکت در وظایف، دادن چیزهای ضروری، مساعدت شناختی و فراهم آوردن آرامش عاطفی احساس چیرگی شخصی را ارتقا میبخشد. وکس[۱۰۳] (۱۹۸۸ به نقل از مالکی[۱۰۴] و همکاران، ۲۰۰۷) حمایت اجتماعی را فراسازه ای که از چند سازه نظری تشکیل شده است در نظر میگیرد که عبارتند از:
-
- منابع شبکه حمایتی: به عنوان مثال اندازه، ساختار، روابط و ویژگیهای شبکه حمایتی.
-
- رفتار حمایتی: به عنوان مثال گوش دادن به درد دلها، تسلی دادن، راهنمایی و نصیحت کردن، معاشرت کردن و کمک کردن در انجام وظایف خانه، پول قرض دادن.
-
- ارزیابی ذهنی از حمایت: یعنی ادراک در دسترس بودن حمایت و این احساس و باور که شخص مورد احترام و پشتیبانی واقع شده است.
در اینجا مولفه سوم به عنوان بارزترین جنبه مفهوم حمایت اجتماعی فرض شده است.
محققانی چون ری و الیوت[۱۰۵] (۲۰۰۶) در بررسی حمایت اجتماعی دو مفهوم از حمایت اجتماعی را مطرح نمودند: ۱٫ دریافت حمایت ۲٫ ادراک حمایت.
منظور از دریافت حمایت، برخورداری از حمایتهای هیجانی آشکار و واقعی مانند کمک و مساعدت عینی از افراد، خانواده و دوستان است که میتوان آن را با اندازه گیری تعداد حامیان یا میزان دسترسی و برخورداری از انواع دریافت حمایت تعیین نمود. منظور از حمایت ادراک شده، ادراک فرد از قابلیت، دسترسی و کفایت انواع مختلف حمایتها میباشد و فرد باور دارد که چنین رفتارهای کمککننده ای در مواقع نیاز فراهم خواهند شد. اغلب حمایت ادراک شده را معادل اصطلاح رضایتمندی میدانند.
کان (۱۹۸۵ به نقل از شروت و هرمان، ۲۰۰۶) حمایت را به عنوان یک مبادله بین شخصی که بیانگر محبت، تایید یا کمک عملی است، تعریف می کند. بارونز و دوک (۱۹۹۴) حمایت اجتماعی را از جنبه های ارتباطی مبنی بر گفتگوی روزمره تعریف می کنند. از نظر آنها حمایت اجتماعی مجموعه رفتاری است که به شخص شناختی را منتقل می کند که دیگران برای او ارزش و احترام قایل هستندکه بخش عمده این شناخت از طریق فرایند گفتگوی روزمره به فرد منتقل می شود.
کاترونا و راشل[۱۰۶] (۱۹۸۷ به نقل از افشاری، ۱۳۸۶) با توجه به اینکه فرد، حمایت کننده باشد یا دریافت کننده حمایت، شش مولفه حمایت اجتماعی را در دو بعد طبقه بندی می کنند. یکی بعد حمایت اجتماعی مرتبط با کمک شامل مولفه-های پیوستگی[۱۰۷]، دلبستگی، راهنمایی، یکپارچگی اجتماعی[۱۰۸] و دیگری حمایت اجتماعی مرتبط با تحسین شامل مولفههای احساس تعلق[۱۰۹] و احساس مورد توجه قرار گرفتن[۱۱۰] است.
چان[۱۱۱]، هون[۱۱۲]، چیین[۱۱۳] و لوپز[۱۱۴] (۲۰۰۴ به نقل از حیدری و همکاران، ۱۳۸۷ ) حمایت اجتماعی را به عنوان تعاملات بین فردی اعضای یک شبکه اجتماعی معرفی می کنند. این روابط به صورت غیررسمی، دوجانبه و سودمند برای اعضاست که شامل دو بعد ساختاری (جنبه کمی) و عملکردی (جنبه کیفی) است.
در ارزیابی حمایت اجتماعی آنچه از اهمیت برخوردار است میزان حمایت اجتماعی ادراک شده و نه تعداد روابط و گستره شبکه اجتماعی افراد است. ادراک حمایت به این دلیل اهمیت دارد که در واقع آنچه ما را تحت تاثیر قرار میدهد رویدادهای واقعی زندگی نیست، بلکه برداشت و تفسیری است که ما از وقایع زندگیمان داریم. در واقع آگاهی فرد از وجود افرادی که در هنگام نیاز به او توجه کرده و در دسترس هستند، تعیین کننده تجربه فرد از حمایت است (افشاری، ۱۳۸۶).
در این تحقیق با جمع بندی تعاریف مذکور و جهت تکمیل این تعاریف در ادامه محقق به توضیح کاملی در مورد انواع حمایت اجتماعی می پردازد.
۲-۳-۲- انواع حمایت اجتماعی
برای سهولت در مطالعه، حمایت اجتماعی را بر اساس محتوای آن به انواع مختلفی تقسیم شده است که در زیر به برخی از این تقسیم بندیها اشاره خواهد شد. تمایز بین حمایت اجتماعی با توجه به جنبه های ۱) کمیت یا در دسترس بودن ۲) منبع حمایت و ۳) نوع حمایت صورت میگیرد.
کوهن و ویلز[۱۱۵] (۱۹۸۵) به چهار نوع حمایت اشاره می کنند که عبارتند از:
-
- حمایت تاییدی[۱۱۶]: این حمایت شامل اطلاعاتی است مبنی بر اینکه شخص مورد تایید و ارزش است. این نوع حمایت به حمایت عاطفی، صمیمانه و بیانی باز میگردد. یکی از مجموعههای این نوع حمایت، حمایت عاطفی- احساسی است.
-
- حمایت اجتماعی اطلاعاتی[۱۱۷]: عبارتست از دادن اطلاعاتی که فرد از آن برای کنار آمدن با استرس استفاده می کند و معمولاً با نشانگرهایی مثل دادن مشاوره، نصیحت، اطلاعات و آموزش در مورد کارها و مشکلات و مسایل مهم زندگی سنجیده می شود. در این نوع حمایت فرد در اثر ارتباط با دیگران اطلاعات بیشتری در پیرامون یک موضوع کسب می کند و آگاهی او بیشتر می شود.
-
- حمایت اجتماعی ابزاری[۱۱۸]: به تهیه و تدارک کمکهای مالی، منابع مادی و خدمات ضروری اطلاق میگردد. از طریق این حمایت میتوان به حل مشکلات مالی و کاهش اثرات استرس پرداخت. این نوع حمایت را حمایت مادی و ملموس نیز نامیده اند.
-
- حمایت اجتماعی تکریم[۱۱۹](عزتمند): مستقیماً با نشانه های احترام گذاشتن به عقاید، نظرات، دادن اعتماد به نفس، تشویق در هنگام انجام کارها و … سنجیده می شود و مفهوم آن این است که شخص محترمانه مورد پذیرش دیگران است و به رغم مشکلات و خطاهای شخصی مورد پذیرش دیگران قرار میگیرد.
باررا و اینلی[۱۲۰] (۱۹۸۳ به نقل از چو[۱۲۱] و همکاران، ۲۰۰۸) شش نوع از حمایت اجتماعی را نام برده اند که عبارتند از: هدایت دستوری( مانند فراهم کردن اطلاعات، رهنمود و نصیحت)، تعاملات صمیمی و نزدیک (مانند ابراز صمیمیت، احترام، تمایل فیزیکی، اطمینان و اعتماد)، تعاملات اجتماعی مثبت (مانند صحبت در مورد علایق، انجام فعالیتهای تفریحی، شوخی و جوک گفتن)، کمکهای مادی (مانند پول قرض دادن)، کمکهای عملی (مانند مشارکت در انجام کارها) و نشان دادن واکنش در برابر رفتار فرد.
از طرف دیگر کاسترونا[۱۲۲] و همکارانش ( ۱۹۹۴، به نقل از راجر[۱۲۳] و همکاران، ۲۰۰۸) حمایت اجتماعی را به عنوان فرایند مبادلهای در درون روابط اجتماعی تعریف می کنند. آنها همچنین انواع حمایت (اطلاعاتی، عملی، عزتمند، عاطفی و شبکه ای) را به دو دسته تقسیم می کنند و برای هر دسته کارکردی را تعریف می کنند:
۱) حمایت تسهیل کننده کنش: که به فرد در معرض استرس کمک می کند تا مساله ای را که موجب پریشانی او شده است را حل یا برطرف کند. حمایت عملی و اطلاعاتی در این طبقه از حمایت قرار میگیرند.
۲) حمایت تقویت کننده کنش: که دربرگیرنده تلاش برای دلداری و تسلی دادن فرد است، بدون اقدامی مستقیم برای حل مساله ای که موجب استرس برای او شده است. حمایت عاطفی و شبکه ای در این طبقه قرار دارند.
کونوویچ[۱۲۴] (۱۹۹۹، به نقل از هاشیموتو[۱۲۵] و همکاران، ۲۰۰۷) حمایت اجتماعی را بر مبنای دو جنبه ساختاری[۱۲۶] و کارکردی[۱۲۷] در نظر میگیرند که با سلامت روانی ارتباط پیدا می کند. از نظر وی ساختارهای حمایت اجتماعی به وجود، تعداد و مشخصات روابط اجتماعی (مثل متاهل بودن، داشتن خواهر و برادر، تعداد دوستان، عضویت در گروه ها) دلالت دارند. مفهوم حمایت اجتماعی ساختاری معمولاً به جنبه های عینی حمایت و به ارتباطات اجتماعی اصلی و اولیه اشاره دارد ولی کارکردهای حمایت اجتماعی، منابع قابل دسترسی هستند که توسط روابط اجتماعی بدست می آیند. حمایت ابزاری و عاطفی از ابعاد کارکردهای حمایت اجتماعی به حساب میآیند. حمایت اجتماعی کارکردی همان جنبه کیفی ارتباطات اجتماعی است که شامل کارکردهایی چون فراهم آوردن اطلاعات، محترم شمردن فرد، صمیمیت در ارتباطات، میزان دسترسی به حمایت و زمان دریافت حمایت است (کوهن و ویلز، ۱۹۸۵). در مقایسه دو نوع حمایت کارکردی و ساختاری، حمایت اجتماعی ساختاری دارای اثرات اساسی است و حمایت اجتماعی کارکردی همبستگی بسیار زیادی با شدت اختلالات دارد (برانول و شوماکر ، ۱۹۸۴).
۲-۳-۳- منابع حمایت اجتماعی
اینکه منبع حمایت از کجا سرچشمه میگیرد از مهمترین مسایلی است که باید به آن پاسخ گفت. جواب به این پرسش پایه گذار نگرشی است که اختلاف اساسی در علت یابی حمایت را بوجود می آورد.
عدهای منابع حمایتی را در درون جامعه و روابط آن جستجو می کنند. یعنی به روابط، چگونگی روابط و تعداد روابط فرد با دیگران میپردازند. البته منظور از دیگران، دیگرانی است که فرد با آن ها دارای کنش و واکنش است و ارتباط آن ها نیز تقریباً پایدار است. این نوع نگرش جنبه جامعه شناختی دارد. در مقابل، عده ای دیگر از محققان ادراک فرد از حمایت را منبع حمایت میدانند. اعتقاد فرد به اینکه مورد حمایت دیگران قرار دارد، اهمیت دارد. ممکن است فردی در روز تعداد زیادی تماس با دوستان و خویشاوندان خود داشته باشد ولی آنچه که وی از ارتباطات ادراک می کند، نفرت باشد. به عبارت دیگر تاثیری که در او به جا میماند، احساس تنفر و انزجار است.، ولی اگر فرد احساس کند مورد حمایت است، گرچه ارتباطات وی نیز کم باشد، او احساس آرامش و عزت نفس می کند (افشاری، ۱۳۸۶).
میزان مختلف حمایت چه از لحاظ وسعت شبکه های اجتماعی و ارتباطات با دیگران و چه از لحاظ احساس ذهنی دریافت در تفاوت احساس رضایت و کیفیت زندگی افراد موثر است. حمایت بیشتر با احساس ارزشمند بودن، تعلق داشتن به شبکه ای از ارتباطات، مورد احترام و مهم بودن برای دیگران موجب افزایش سلامت جسمی و روانی، شادکامی و طول عمر است (بونگی[۱۲۸]، ۲۰۰۵).
به عقیده بالبی[۱۲۹] (۱۹۷۳) خانواده و دوستان از منابع اصلی حمایت اجتماعی محسوب میشوند. افکار و رفتار غیر انطباقی به خصوص در میان کسانی رواج دارد که از حمایت اجتماعی کمی برخوردار بوده اند (ساراسون و ساراسون، ۱۹۹۳ به نقل از خویشتندار، ۱۳۸۵).
شافر[۱۳۰] و همکاران (۲۰۰۴) نیز تاهل را یکی از بزرگترین و مهمترین منابع تامین حمایت اجتماعی می دانند. افراد متاهل بیشترین حمایت اجتماعی را در زندگی از سوی همسران خود دریافت می کنند. ارتباط میان همسران با افراد دیگر متفاوت است. وجود منابع مشترک در زندگی مانند فرزندان، اموال، روابط جنسی، عشق، علاقه و دلبستگی روانی بسیار عمیق، تلاش آنها در جهت ایجاد خشنودی در یکدیگر را افزایش میدهد و این خشنودی در ادراک حمایت دریافتی به خصوص در زمان بحرانها تاثیرگذار است.
به طور کلی میتوان دو منبع اصلی را برای حمایت اجتماعی در نظر گرفت: