نمودار ۲-۵- عوامل مؤثر بر امنیت شغلی بر اساس تئوری های نئوکلاسیک و Z
۲-۷-۳-استرس شغلی
استرس واژهای است در اصل به معنی فشار و نیرو. در جهان فیزیکی هر گاه فشاری بر چیزی وارد شود کنشی بر آن وارد میکند، ثبات اجزای درونی آن را بر هم میزند و تنشی در آن پدید میآورد و بر میآشوبد و سرانجام آن شیء را به واکنش میاندازد. در مهندسی گفته میشود که هر گاه فشار وارده از مقاومت شیء در گذرد آن شیء متلاشی میشود و از وضعیت موجودش در میآید. روانشناسان و دیگر صاحب نظران استرس نیز میگویند روی هم جمع شدن رویدادهای زندگی که سازگاری فرد را با وضع موجودش بر هم میزند موجب استرس میشود (رندال و التمایر ۱۳۷۷)
همچنین استرس نرخ ترس و فشار در بدن که در طول زندگی ایجاد میشود، توصیف شده است. استرس توسط یک دوره کلی از فشار، مشکلات و تجربههای افراد است که در طول زندگی به وجود میآید. خود استرس نه خوب است و نه بد. در حقیقت بعضی درجات استرس عادی است و برای ادامه حیات روزمره لازم است. حتی هنگامی که افراد استراحت میکنند، درجات کمی از استرس وجود دارد. بدون استرس انگیزه و انرژی وجود نخواهد داشت. استرس برای هر فرد اجتناب ناپذیر است. استرس یک وضعیت فشار است که روی احساسات یک نفر بوسیله فرایندها و شرایط فیزیکی اثر میگذارد و امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه در حوزه سلامت فردی، سازمانی و اجتماعی است (استون ۲۰۰۴)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
استرس شغلی را میتوان جمع شدن عاملهای استرس زا در وضعیتهای مرتبط با شغل دانست که بیشتر افراد نسبت به استرس زا بودن آن اتفاق نظر دارند. همچنین استرس شغلی به عنوان کنش متقابل بین شرایط کار و ویژگیهای فردی شاغل، میزان بیش از حد خواستهای محیط کار و در نتیجه فشارهای مرتبط با آن است که فرد بتواند از عهده آنها برآید (راندال و تمایر ۱۳۷۷)
۲-۷-۳-۲-علل کاری استرس
استرسهای محیط کار به وسیله غیبتها، تأخیرها و ناتوانیهای مرتبط با استرس کارکنان یک بار سنگین بر روی سازمان تحمیل میکند. در تحقیقاتی این نتایج حاصل شده است که بیکاری زیاد، عدم امنیت شغلی، قراردادهای کوتاه مدت و فشار زمانی روی کارکنان با استرس مرتبط هستند. همچنین نگرانی از آینده شرکت، عدم تطابق نیازها و احساسات و عدم مالکیت میتواند ایجاد استرس کند.
هر یک از جنبههای کار میتوانند موجب استرس شوند. دربعضی حرفهها (برای مثال قانون، پزشکی، مالی، مشاوره و تکنولوژی) کار زیادی انجام میشود و نگرانی زیادی برای ارتقاء وجود دارد.
بعضی عوامل اصلی استرس در محیط کار در زیر آمده است (استون ۲۰۰۴ ؛ لارسون ۲۰۰۴)
بار زیاد کاری
انجام کار زیاد، بار اطلاعات زیاد کار کردن برای ساعتهای طولانی و داشتن جلسات بدون وقفه از فراوانترین علل استرس هستند. اگر این عوامل در دورههای زمانی طولانی ادامه یابند میتوانند منجر به اتلاف انرژی در فرد شوند زیرا فشارهای اقتصادی و کشمکش برای باقی ماندن در استانداردهای زندگی، افزایش کارمندان و یافتن خود در مقابل کوهی از کار همیشه فرا روی افراد هستند و حتی ممکن است فشارهای کاری به خانواده نیز منتقل شوند. طبق تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف این بارهای کاری بیش از اندازه و نداشتن تعطیلات موجب افزایش هزینههای ناشی از تصادفات و خستگی و همچنین بیماریهای مرتبط شدهاند.
فشار کاری کم
به طور تعجبآوری انجام دادن کار کم نیز یکی از علل استرس است. درماندگی، سررفتن حوصله، نارضایتی و خستگی و زیاد در خانه ماندن سلامتی را کاهش میدهد. برطبق مطالعهای که در کشور سوئیس انجام شده سر رفتن حوصله خطر بیشتری از استرس ناشی از کار و تقاضای شغلی برای سلامتی دارد. روابط بین شخصی روابط غیر رضایت بخش با رئیس، زیردستان و همکاران منبع کلیدی استرس در محیط کار است. این حالت میتواند در سازمانهای با رفتار سیاسی زیاد (که اهداف و استانداردهای عملکرد وجود نداشته و ارتباطات شخصی دچار بحران باشد) بدتر باشد. بعلاوه در جایی که مدیران مجبور به تعهد در مورد عملکرد زیر دستان شوند و از ارزیابیهای موضوعی استفاده کرده و شخصاً ارزیابی کنند، استرس تولید میشود. به خصوص در جایی که نرخ عملکرد اثر مستقیمی بر حقوق و پرداخت به کارکنان داشته باشد.
تغییر
تغییر یک علت پذیرفته شده استرس است. جانشینی مدیران، کوچکسازی و تولید تکنولوژی جدید همه میتوانند به عنوان استرسزا عمل کنند زیرا در این حالتها کارکنان باید با شرایط غیر آشنا تطبیق پیدا کنند. تغییر وقتی با استدلال منطقی سازمان شامل انتقالها، خاتمه همکاریها و دوباره کاریها مرتبط باشد به دلیل افزایش عدم امنیت شغلی و تقاضای کار نامعین، میتواند پر استرس باشد. عدم امنیت شغلی به طور خاص یکی از بزرگترین تولید کنندگان استرس در اغلب کارکنان است.
جو سازمانی
محیطهای کاری که خصوصیت آن رقابت بسیار زیاد میباشد، ارتباطات ضعیف، مدیر اقتدارگرا و سبک مدیریتی تهدیدآمیز استرس خلق میکند. یک علت استرس میتواند مدیریت بیصلاحیت باشد. چنانچه مدیران دارای استرس باشند این استرس را به کارکنان و زیر دستان منتقل کرده و دوباره استرس زیردستان به دیگر مدیران منتقل میشود که بصورت یک حلقه باطل افزاینده استرس در میآید و در نهایت به نارضایتی شغلی منجر میشود. همچنین یک مطالعه در استرالیا نشان داده که نارضایتی بالای شغلی منجر به ناتوانی کارکنان میشود و در صورت عدم ترک سازمان توسط فرد، باعث بیماری در وی میشود.
محیط فیزیکی
صدای زیاد، نور نامناسب، دمای بالا یا پایین، شلوغی، کمبود حریم خصوصی و ناتوانی در شخصیسازی محیط کار میتواند تولید استرس کند. کار و زندگی در ساختمانهای بلند مرتبه هم از جنبه روانی و هم فیزیولوژیکی روی افراد اثر گذاشته و استرس را افزایش میدهد.
ابهام نقش
در سازمان ها، در جایی که کارکنان نمیدانند از آنها چه انتظاری وجود دارد، نتیجه عدم اطمینان است که استرس ایجاد میکند. در بعضی شرایط مدیران برای پیشبینی اینکه چه وظیفهای دارند و مسئولیت آنها چیست دچار فشار هستند در نتیجه برای آنها یک تهدید داخلی به وجود میآید و ممکن است از سوی مقامات بالاتر تنبیه شوند. این حالت نیز سطح استرس را افزایش میدهد.
عوامل خارجی
بسیاری از عوامل خارجی و محیطی میتوانند استرس ایجاد کنند. برای مثال بر اساس تحقیقات صورت گرفته عوامل محیطی مانند افزایش رقابت، کاهش قابلیت سود دهی، وضعیت اقتصادی، روابط کار و محدودیتهای صنعتی میتوانند در ایجاد استرس مؤثر باشند. عوامل اصلی خارجی تولید کننده استرس در زیر آمدهاند.
شرایط اقتصادی
رکود میتواند باعث کاهش یا طولانی شدن دورههای بیکاری و نگرانی شود. تحقیقات نشان داده است که اضطراب و عدم اطمینان از امنیت شغلی ناشی از نابسامانیهای اقتصادی میتواند مشکلات سلامتی را افزایش دهد. حتی خود بیکاریهای ناشی از رکود اقتصادی نیز میتواند باعث این امر شود. این نگرانیها و فشارها حتی میتواند روی سطح استرس خانواده نیز اثرگذار باشد. در آمریکا کارمندان برای بهبود دادن وضعیت خود نزد کارفرما احساس فشار میکنند. تحقیقات نشان داده است که پول مهمترین عامل توزیع استرس در خانوادهها میباشد.
مقررات و قوانین دولتی
سود مشمول مالیات، مزایای کارکنان، مقررات مرتبط با اخراج، فرصتهای برابر، ایمنی و سلامت حرفهای و مانند آن میتواند به تنشهای میان کارگر و کارفرما اضافه شود. تمام شرکتها باید خود را با قوانین و مقررات محل فعالیت خود وفق دهند که این امر باعث ایجاد تنش و استرسهای مربوط به خود خواهد شد.
ارزشهای جامعه
وقتی ارزشهای جامعه در میان افراد مختلف باشد ممکن است استرس ایجاد شود. یکی از عواملی که تازه واردان به یک جامعه جدید با آن مواجه میشوند شوک فرهنگی است. به طور مشابه زمانی که مدیران در استخدامهای سازمانی ارزشهای متضادی را لحاظ میکنند، میتوانند استرس را افزایش دهند. مدیران برای اینکه به هر دو مجموعه ارزشها احترام بگذارند در حقیقت ممکن است خود را به دو قسمت تقسیم کنند. هر جامعهای ارزشهای خاص خود را دارد که افراد در مواجهه با آنها در صورت عدم آشنایی و رفتار درست ممکن است دچار استرس شوند(استون ۲۰۰۴).
۲-۷-۳-۳-تصمیم گیری و استرس
شاید یکی از شایع ترین علل استرس در مدیران عدم توان تصمیم گیری و اجرا باشد. عدم تصمیم گیری باعث ایجاد استرس میشود و استرس نیز باعث تشدید ناتوانی در تصمیم گیری میشود که این امر به صورت یک دور باطل عمل میکند و موجب اتخاذ تصمیمات نادرست میشود. مدیرانی که تصمیمات را به تعویق میاندازند و به شرح مشکلات گذشته توجه بیش از اندازه میکنند نیاز به عمل دارند. چنانچه مدیران از ابتدا نگران همه تصمیماتی باشند که تاکنون گرفته یا خواهند گرفت دچار استرس بیش از اندازه خواهند شد و پیامد آن کاهش توانایی آنها در مواجهه با وضعیتهای جدید است. این امر منجر به نگرانی بیشتر، فشار بیشتر و مشکلات بیشتر میشود. در تصمیم گیری باید میزان مسئولیت و فوریت تصمیم لحاظ شود و نباید تأمل زیاد از حد روی تصمیمات صورت گیرد. یک تصمیم بد بهتر از تصمیم نگرفتن است و تصمیم درستی که دیر اتخاذ شود غیر قابل استفاده است. این یک افسانه است که تأخیر، کیفیت یک تصمیم را بهبود میبخشد. اما واقعیت اینست که تأخیر در تصمیمات استرس را افزایش میدهد (استون ۲۰۰۴)
۲-۷-۳-۴-مدیریت استرس
چالش اساسی برای هر کارمند یافتن آن سطح از استرس است که بهرهوری را بدون آسیب زدن به سلامت افزایش دهد. این امر با مدیریت مؤثر استرس امکان پذیر میشود. بعضی مهارتهای مدیریت استرس که برای کنترل استرس لازم است در زیر آورده شده است:
استراحت
برای اجتناب از اثرات زیان آور استرس، کارکنان باید قطع کردن کار را یاد بگیرند. راحت بودن و درست استراحت کردن میتواند فرا گرفته شود. فعالیتهای اساسی کاهش دهنده تنش مانند تنفس عمیق، تکنیکهای رهاسازی مستمر خود و یوگا میتواند برای شکست دادن استرس استفاده شود. دیگر راههای راحت بودن و استراحت، گوش کردن به موسیقی و رژیم غذایی خوب هستند. حتی نگهداری حیوانات خانگی نیز میتواند به افرادی که از استرس رنج میبرند کمک کند به خصوص نگهداری پرندگان میتواند اثر روانی مثبتی روی افراد بگذارد.
ورزش
فعالیتهای منظم فیزیکی مثل قدم زدن، درجا دویدن، شنا کردن، قایقرانی، دوچرخه سواری یا تنیس نه تنها قوای جسمانی را تقویت میکند، بلکه برای مواجهه با استرس نیز به فرد کمک میکند. قبل از شروع ورزش یک کنترل پزشکی توصیه میشود. همچنین اغلب حرکتهای ایروبیک علاوه بر تنظیم وزن، استرس را نیز کاهش میدهند. تحقیقات نشان داده است که سازمان هایی که مکانی برای فعالیتهای سلامتی در نظر گرفتهاند دارای میزان غیبت، ترک خدمت و ادعاهای حقوقی کمتری هستند.
رژیم غذایی
طولانی شدن استرس میتواند بدن را از ویتامینها تهی کرده و آن را مستعد بیماری کند. بعلاوه افرادی که تحت استرس هستند عادات غذاییشان تغییر میکند، آنها ممکن است بعضی وعدههای غذایی را حذف کنند و مصرف داروهای محرک مانند قهوه، الکل یا سیگار را افزایش دهند. بنابراین باید رژیم غذایی متعادلی را ایجاد نمود. طبق تحقیقات انجام شده وجود سطح استرس بالا و رژیم غذایی نامطلوب ۳۰ تا ۵۰ درصد بهرهوری را کاهش میدهد.
صحبت کردن
صحبت کردن در مورد نگرانیها یا مشکلات میتواند یک راه بسیار مؤثر برای کنترل استرس و کمک به کارکنان برای هماهنگی با فشار اضافی باشد. افراد نوعاً زمانی که به آنها فرصت صحبت کردن ناکامیها و ناتوانیهایشان داده میشود، احساس رهایی پیدا میکنند. محبوس کردن فشارهای روانی در خود و صحبت نکردن در مورد مشکلات راه مناسبی برای مواجهه با استرس و کنترل آن نمیباشد.
برنامه ریزی و مدیریت زمان
بسیاری از استرس کارکنان نتیجه برنامه ریزی ضعیف است. کارکنان باید زمان کافی برای رسیدن به اهداف کاری خود در اختیار داشته باشد. ضعف برنامه ریزی منجر به گیج شدن در مورد اهداف، فعالیت سریع و ناتوانی قابل توجه میشود. وقتی یک مدیر در عمل شکست بخورد و تراکم فعالیتها ایجاد شود استرس در مدیر و اطرافیان به وجود میآید. نوعاً این تراکم در فعالیتها موجب شکست در استفاده از فرصتها میشود.
تفویض
تفویض یکی از دلایل مقدماتی شکست مدیریت و کنترل استرس است. مدیران نیاز به اتکاء کردن دارند زیرا آنها نمیتوانند همه تصمیمات به خصوص تصمیمات کوچک روزانه را بگیرند. افسوس که بسیاری از مدیران به تفویض بیمیل هستند. آنها از اینکه دیگران نتوانند این وظایف را انجام دهند هراس دارند. تفویض یک وسیله اساسی در مدیریت زمان و کنترل استرس است و بدون آن سلامت عقلی مدیران دچار خطر میشود.(استون ۲۰۰۴)