دستیابی به مواد و قطعات مورد نیاز
تبدیل مواد اولیه به محصول
ارزش گذاری محصولات
توزیع محصولات به مشتریان
ساده سازی انتقال اطلاعات بین اجزاء زنجیره( اعم از تأمین کنندگان، تولیدکنندگان، توزیع کنندگان، واسطه ها، خرده فروشان و مشتریان) میباشد. (شفیع زاده, ۱۳۸۳)
۱-۲-۲- ریسک
سیتکین و پابلو در سال ۱۹۹۲ ریسک را بعنوان “دامنهای که در آن عدم قطعیت وجود دارد درباره اینکه آیا به شکل بالقوه خروجیهای[۱] موفق یا مأیوسکننده از تصمیمات محقق خواهد شد یا نه” تعریف کردند. (Sitkin B.,Pablo A., 1992)
اقداماتی که احتمالا اثرات سودآوری تولید می کنند اغلب شامل ریسکها نیز میشوند. ریچی و برندلی ریسک کسب و کار را این گونه تعریف می کند: سطح مواجهه با عدم قطعیتهایی که شرکت میبایست آن را درک کند و به هنگام پیادهسازی استراتژیهایش برای دستیابی به اهداف کسب و کارش به شکل مؤثری مدیریت نماید. (Ritchie B., Brindley C., 2007) .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۲-۳- مدیریت ریسک در زنجیره تأمین
امکان تغییر در زمینه برآمدها و نتایج مورد انتظار زنجیره تأمین، احتمال رخداد تغییرات و اثرات آنها را مدیریت ریسک زنجیره تأمین مینامند. ریسکهای زنجیره تأمین شامل ریسکهای برخواسته از تغییرات در جریان مواد، محصول و اطلاعات است که از تأمینکننده اولیه آغاز و به مصرف کننده نهایی ختم می شود. بنابراین به طور کلی ریسکهای زنجیره تأمین به احتمال و اثر یک عدم تناسب و تعادل بین تأمین و تقاضا بر میگردد.
مدیریت ریسک در زنجیره تأمین یک موضوع مهم در مدیریت زنجیره تأمین است. مهم بودن این موضوع مربوط میگردد به افزایش استراتژی برون سپاری در کارخانه ها ، جهانی سازی بازارها، افزایش اعتماد بر تأمین کننده ها برای توانایی های مخصوص و نوآوریها، تکیه بر شبکه تأمین برای مزیت رقابتی و ظهور و بروز تکنولوژی اطلاعات که کنترل کردن و گسترده کردن زنجیره تأمین را ممکن میسازد. (Narasimhan, R., Tallur,S., 2009)
مدیریت ریسک در زنجیره تأمین (SCRM[2]) به عنوان یک فعالیت استراتژی مدیریتی می تواند در نظر گرفته شود که بر عملکرد اجرائی، بازاریابی و مالی کارخانه تأثیرگذار است. (Duncan, 1972)
تا هنگامی که روند برون سپاری به عنوان استراتژی مهمی در کارخانهها وجود داشته باشد، کار بر روی هر دو ناحیه ارزیابی و شناسایی ریسک و کم کردن ریسک( روشها و تئوریها) ادامه دارد. (Narasimhan, R., Tallur,S., 2009)
فیزال و همکارانش و همچنین تانگ (۲۰۰۶) معتقدند که مدیریت ریسک اثرگذار در یک زنجیره تأمین امروزه برای کارخانه ها یک نیاز است. کارخانههایی مانند اریکسون و نوکیا ، مدت زیادی است که به این مسئله پی بردهاند. تحقیقات اولیه در هر زمینه ای اصولاً با شناسایی و معرفی مفاهیم و مشخص کردن دسته بندی یا طبقه بندیها آغاز میگردد. کارهای اولیه در زمینه مدیریت ریسک در زنجیره تأمین نیز این شیوه را پیمود. اولین حرکت توسط لی (۲۰۰۲) آغاز شد، او چارچوبی را بر اساس ریسک های زنجیره تأمین و ریسکهای تقاضا در محدوده ای از محصولات اساسی یا ابداعی فراهم کرد. همچنین عنوان کرد که استراتژی های زنجیره تأمین نیازمند اتصال به سطح درست و مشخصی از ریسکهای تأمین و تقاضا میباشد. (Oke, A.,Gopalakrishnan,M., 2009)
نورمن و جانسون (۲۰۰۴)، کلیندرفر و ساد (۲۰۰۵) و کوپرا و سودهی (۲۰۰۴) و دیگر پژوهشگران دسته بندیهای متنوعی را برای ریسکها بیان کردند.
زنجیره تأمین در معرض ریسکهایی ست که در ارتباط با مشکلات تأمین و تقاضا افزایش مییابند. (Kleindorfer, P.R., Saad,G.H., 2005)
زنجیره تأمین همچنین در معرض خطرات توزیع یا ریسکهایی با تأثیر زیاد و احتمال وقوع کم و یا تأثیر کم و احتمال وقوع بالا نیز میباشند. این ریسکها بر روی سازمان به طور گستردهای تأثیر می گذارد. (Chopra, S.,Sodhi,M.S., 2004)
همانطور که ونگر و بد (۲۰۰۸) بیان کردند “قرارداد مالی یک تأمین کنننده و زمین لرزه ای که ظرفیت تولید را از بین برده است، موقعیتهای مختلفی هستند و بنابراین تأثیرات مختلفی بر زنجیره تأمین دارد". بنابراین این مطالعات به شناسایی نیاز به متدولوژی به منظور پیشگویی، شناسایی، دستهبندی و ارزیابی ریسکها در زنجیره تأمین منجر شد. (Narasimhan, R., Tallur,S., 2009)
مقالات زیادی در مورد مدیریت ریسک در زنجیره تأمین در بیست سال گذشته منتشر گردیده است که اولین آنها مربوط به کرالجیک در سال ۱۹۸۳ بود. پالسون (۲۰۰۴) مقالات موجود را به ۳ دسته تقسیم کرد: تجزیه و تحلیل انواع ریسک، رسیدگی به ریسک و کنترل ریسک. از زمان پالسون تاکنون مقالات مختلف دیگری نیز منتشر شده است.
تا سال ۲۰۰۰، مقالات به مدیریت زنجیره تأمین میپرداختند. بعد از آتش سوزی یکی از تأمینکنندگان اریکسون در نیومکزیکو که منجر به از دست دادن ۴۰۰ میلیون یورو گشت، ورشکستگی یکی از تأمین کنندگان لندرور در سال ۲۰۰۱ که منجر به اخراج ۱۴۰۰۰ کارگر شد و حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در مرکز تجارت جهانی همه و همه باعث مشکلات عمده ای در زنجیره تأمین در جهان گشت. (Tang, 2006)
۱-۲-۴- عوامل اصلی ایجاد کننده ریسک در زنجیره تأمین
گروهی از محققین ایتالیایی در دانشگاه فنی میلان تحقیقی در مورد ارتباط بین مدیریت ریسک زنجیره تأمین و انتخاب تأمینکنندگان انجام دادهاند. طبق نظر آنها ریسکهای موجود در زنجیره تأمین را میتوان به سه دسته تقسیم نمود: ریسکهای مربوط به محصول، ریسکهای مربوط به بازار و ریسکهای مربوط به تأمینکنندگان. (Micheli G., Cagno E.,Zorzini M. , 2008)
مانوج و منتزر در مقالهشان بر اساس جمع بندی نظرات Birou and Fawcett, 1993; Cho and Kang, 2001; Chopra and Sodhi, 2004; Fisher, 1997; Hult, 1997; Johnson, 2001; Spekman and Davis, 2004; Zsidisin, 2003a; Zsidisin and Ellram, 2003 ریسکهای زنجیره تأمین را طبقه بندی کردند:
جدول ۱‑۱- ریسکهای زنجیره تأمین
ریسک | تعریف |
مالی | تغییر نرخ ارز |
زمان حمل(ترانزیت) | تغییر در زمان حمل که شامل ترابری و ترخیص است |
پیش بینی | خطا در تخمین نیازها که منجر به کمبود موجودی یا اضافه موجودی میگردد. |
کیفیت | محصولات،اجزا و مواد اشتباه، خراب و ناتمام و متفاوت در مکانهای متفاوت |
ایمنی | محصولاتی که موجب به خطر افتادن ایمنی میگردند |