زمانی که هدف در نظر فرد،ارزشمند باشد،فرد می تواند در برابر سختی ها صبر کند و در راه رسیدن به هدف تلاش کند.خداوند که فطرت آدمی را سرشته،فنای داشته های انسان و بقای عطایای خود را در ارزش گذاری اهداف در مسیر صبر یادآور شده است؛مَا عِندَکمُْ یَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبرواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُون(نحل، ۹۶).و این چنین است که به دلیل پایداری و دوام عطایای الهی،صبوری امکان پذیر می شود؛فَمَا أُوتِیتُم مِّن شىَْءٍ فَمَتَاعُ الحیوهِ الدُّنْیَا وَ مَا عِندَ اللَّهِ خَیر وَ أَبْقَى لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَلىَ رَبهِِّمْ یَتَوکلون(شوری، ۳۶).
ج- اشتیاق رسیدن به هدف(دستیابی به پاداش های دنیوی و اخروی)
اشتیاق رسیدن به هدف،سختی ها را در راه رسیدن به آن آسان می کند.البته این اشتیاق لازمه ی ارزشمندی واقعی هدف نیست،چرا که ممکن است هدفی در واقع ارزشمند باشد ولی فرد اشتیاقی برای رسیدن به آن نداشته باشد،در نتیجه نخواهد توانست دشواری های رسیدن به آن را تحمل کند.حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) یکی از پایههای صبر را اشتیاق میداند:«فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِکَ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی الشَّوْقِ…فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَی الْجَنَّهِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ»(سید رضی،نهج البلاغه،۶۲۱-۶۲۸:۱۳۷۹)
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
قرآن کریم آثار و پیامدهای دنیوی و اخروی صبر را به تکرار بیان فرموده است.آن چنان که توجه انسان به این پیامدها اشتیاق و رغبت ا نسان را به هدف برمی انگیزد ؛ قُلْ یَاعِبَادِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُواْ فىِ هَاذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَهٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهٌ إِنَّمَا یُوَفىَّ الصَّابرونَ أَجْرَهُم بِغَیرِْ حِسَاب(زمر، ۱۰).
همچنین در راه ملکه شدن صفات اخلاقی نیکو همچون صبر و شجاعت،تنها تکرار آن ها مؤثر دانسته شده است و از سویی فرد زمانی به تکرار ترغیب می شود که به آثار دنیوی و اخروی آن ها توجه داشته باشد(علامه طباطبایی ذیل آیه۱۵۳بقره)
به همین دلیل است که خداوند بشر را به پیامدهای صبر که شامل صلوات خدا،رحمت خدا و هدایت الهی است،توجه داده است ؛ أُوْلَئکَ عَلَیهمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُهْتَدُون(بقره،۱۵۷).
د- ترس از شکست(ترس از عذاب جهنم)
آموزه های اسلامی بر این اندیشه استوار است که اشتیاق و امیدواری به تنهایی نمی تواند انسان را به هدف برساند،بلکه ترس نیز لازم است.ترس مطلق از خداوند به ناامیدی و رهاکردن عمل منتهی می شود و امیدواری مطلق به خداوند،بی خیالی و رهاکردن عمل را به دنبال دارد.حضرت علی(ع)به روشی هیجان ترس را از پایه های روانشناختی صبر برشمرده است؛«فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِکَ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ علی الاشفاق مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ رَجَعَ عَنِ الْمُحَرَّمَاتِ»(سید رضی،نهج البلاغه،۶۲۱-۶۲۸:۱۳۷۹)؛صبر دارای چهار شعبه است که یکی از آنها ترس است…کسیکه از آتش بترسد از محرمات دوری میورزد.در قرآن کریم قریب یکصد مورد کلمه «النار» تکرار شده و خداوند مردم را از عذاب جهنم ترسانده است.این بدان جهت است که ترس تأثیر بسیاری در وادار کردن مردم به اعمال شایسته دارد.
ه- بی رغبتی به امور منافی هدف(زهد و رهایی از هوس ها)
اگر فردی تمام کدهای قبل را داشته باشد،بدین صورت که هدفش معلوم و در نظرش ارزشمند باشد و نیز به آن علاقه داشته باشد،ولی در عین حال به چیزهایی هم که منافی هدف است علاقه مند باشد،که در این شرایط نمی تواند در مسیر رسیدن به هدف،سختی ها را تحمل کند.حضرت علی(ع)این واقعیت را به زیبایی ترسیم کرده اند؛«فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِکَ عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی…الزُّهْدِ…مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا هَانَتْ عَلَیْهِ الْمُصِیبَات»(سید رضی،نهج البلاغه،۶۲۱-۶۲۸:۱۳۷۹).
قرآن کریم در موارد متعدد یکی از علل انحراف و در نتیجه،بی صبری را علاقه مندی به دنیا می داند ؛ کلاََّ بَلْ تحُِبُّونَ الْعَاجِلَهَوَ تَذَرُونَ الاَْخِرَهَ(قیامه،۲۱-۲۰).
ط- ضرورت پیمودن این مسیر برای رسیدن به هدف(لزوم انجام واجبات و ترک محرمات و آزمون بودن سختی ها)
اگر برای رسیدن به هدف،به جز راه دشوار،راه های دیگری وجود داشته باشد،انسان بار تحمل سختی ها را به دوش نخواهد کشید و راه های دیگری را انتخاب خواهد کرد.حال آن که خداوند،ترک گناهان و انجام واجبات را ضروری دانسته است و این مهم،جز با صبر محقق نخواهد شد.بنابراین،انحصاری بودن مسیر و ضرورت آن یکی از پایه های روان شناختی صبر تلقی خواهد شد.أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّهَ وَ لَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِکُم مَّسَّتهمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُواْ حَتىَ یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُ مَتىَ نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیب(بقره،۲۱۴).بنابراین آیه راه بهشت ناگزیر از میان سختی ها و دشواری ها می گذرد و گرفتار شدن به بأساء(رنج ناشی از جهاد و امثال آن)و ضراء(سختی ناشی از بیماری و مانند آن)شرط لازم برای رسیدن به هدف است.
و- گذرا بودن سختی ها و احتمال رسیدن به هدف(موقتی بودن سختی ها و پایان یافتن فرصت ها)
در شرایطی اگر فردی هدفش معلوم و ارزشمند باشد و دست یابی به آن نیز از علایقش باشد،از شکست بترسد و نیز از امور منافی هدف پرهیز کند و تحمل دشواری ها را یگانه راه رسیدن به هدف بداند،ولیکن احتمال رسدن به هدف را ضیف ببیند و دشواری ها و سختی ها را همیشگی بداند ،در این شرایط نمی تواند رنج سختی ها را برای رسیدن به هدف به جان بخرد.
در همین راستا برای آن که مؤمنان در برابر سختی ها درمانده نشوند و صبرشان بی قرار نشود،قرآن سختی ها را منتهی به آسانی و پایان پذیر بیان می کند ؛ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا.إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا(انشراح،۶–۵).
همچنین امیر المؤمنین علیه السلام یکی از پایه های صبر را انتظار به معنای سرآمدن مدت و پایان یافتن مهلت می داند.
در اندیشه ی مرگ بودن،پایان یافتن فرصت ها را به تصویر می کشد.بنابراین،توجه به اندک بودن زمان از پایه های صبر به شمار می رود.چنان که وقتی انسان بداند مهلتش رو به اتمام است،برای رسیدن به موفقیت در مسیر هدف،سخت ترین رنج ها را با جان دل می پذیرد.
۱۱-۲- موانع خودکنترلی
عواملی که موجب عدم کنترل نفس شده و یا باعث از بین رفتن کارکردهای مثبت خودکنترلی می شود،تحت عنوان موانع خود کنترلی مطرح می گردد.روشن است که خودکنترلی زمانی تحقق خواهد یافت که موانع ایجاد آن ازپیش روی انسان بر داشته شود و از آفات تباه کننده ی آن به طور جدی پرهیز شود،با توجه به این اصل که برای تحقق هر امری دو عنصر اساسی حذف موانع و تحقق مقتضیات لازم است،گام نخست برای تحقق خودکنترلی حذف موانع خواهد بود.زیرا مقتضی(خودکنترلی)،زمانی تأثیرگذار خواهد بود که موانع از سر راه برداشته شود.
عمده ترین موانع خود کنترلی عبارتند از:
دنیاطلبی،خودخواهی،خودمحوری،قدرت طلبی،هوای نفس،استبداد،خودرأیی،ریاست طلبی،محبت کور و افراطی،جمود و لجاجت،خیانت و بی وفایی،افراط و تفریط، آرزوگرایی، شهوت،عجب،تکبر،غضب،طمع،حرص،اکراه،خصومت،حسادت،جهالت،شک و حیرت،مکر وحیله،جبن،سوءظن،انتقام،بدخلقی،کینه،ذلت نفس،تفاخر،نجی،خودستایی،قساوت،غرور،غفلت،حزن،بی اعتمادی،عجله،جزع،فسق،آزمندی،خمودگی،بخل،عیب جویی،شماتت،مراء و جدال،استهزاء و مسخره کردن،غیبت،تهمت،دروغ،جاه طلبی،مقام دوستی،یأس،شهرت طلبی،پرده دری،خشونت،تعدی،حمیت،پست همتی،ریا،عصبیت،ظاهر بینی،جور و ستم،تنگ نظری،سفاهت،شرک،کفر و نفاق(دلشاد تهرانی،۱۳۸۳:۶۰۵).
بی توجهی در اجتناب از موارد فوق ممکن است به جهت ضعف استدلال اخلاقی و کم توجهی به دستورات و احکام اخلاقی،متأثر از عدم اطمینان از درستی و صحت آن باشد (فتحعلی خانی،۱۳۷۹،۱:۷۳)،و ممکن است به علت عدم قوت و استحکام انگیزه ی رفتار اخلاقی باشد،بدین معنی که ممکن است فرد به خود کنترلی معتقد باشد و انگیزه ی کافی برای عمل مطابق با آن داشته باشد،با این وجود این انگیزه تداوم نیافته و بر اثر گرایش ها و سایق های بیرونی و درونی دچار اختلال شود.
۱۲-۲- ویژگی های افراد خودکنترل
خودکنترلی یک ویژگی شخصیتی بی مانند است که در افراد گوناگون متفاوت است.بدین معنا که افرادی که از خودکنترلی بالایی برخوردارند،هر کدام با توجه به این که تا چه حد خودکنترلی دارند،واکنش های متفاوتی نشان می دهند و رفتارهای متفاوت دارند.
اما آن چه مسلم است آن است که پیامدهای هر رفتاری،ویژگی ها و خصوصیات خاصه ی آن رفتار را برای صاحب رفتار به ارمغان می آورد.و البته خودکنترلی نیز از این قاعده مستثنی نیست و افراد خودکنترل به سبب این مهارت،ویژگی های رفتاری خاصی دارند که در ادامه از نظر خواهد گذشت :
الف- فرد صبور از خطاها و ظلم دیگران چشم می پوشد و اهل بخشش و گذشت است(شوری ۴۳).
ب- فرد صبور،هنگامه ی گرفتاری و مصایب،یگانه قدرت هستی را می خواند(بقره،۱۵۶–۱۵۵).
ج- در مواجهه با بدی ها از سوی دیگران با حلم و مدارا رفتار می کند(فصلت،۳۵- ۳۴).
د- افراد صبور در کارها مقاومت بیشتری دارند و برابر با چندین غیر صبور هستند(انفال،۶۵)
ه- اطمینان و یقین ایشان از درستی کاری،از توجه به گفتارهای بی اساس دیگران ایشان را باز می دارد(آل عمران،۱۲۰).
و- در برابر رفتار ناشایست افراد جاهل بردبار است(مزمل،۱۰).
ز- به وقت از بین رفتن آن چه که از مادیات دارد صبوری به خرج می دهد و کاملا منطقی برخورد می کند(بقره،۱۵۵).
ح- همواره به ذی صلاحیت ترین مقام هستی توکل می کند(نحل،۴۲).
ط- در رنج و بیماری خویشتن داری می کند و هنگام فقر وتنگ دستی متین است و بی تابی نمی کند(بقره،۱۷۷).
ی- در برابر نیازهای فیزیولوژیکی،خودکنترلی بیشتری از خود نشان می دهد(بقره،۶۱).
ک- در میدان کارزار از دیگران شجاع تر است(بقره،۲۵۰).
م- در موقعیت های تنش زا می تواند خشم خود را فرو نشاند(آل عمران،۱۳۴).
ن- در برابر غریزه جنسی خودکنترلی و خویشتن داری بیشتری دارد(یوسف،۹۰).
۱۳-۲- نتایج خودکنترلی
اساس مکتب اسلام،ایمان به خداوندی است که کمال مطلق و مطلق کمال است و فرمان او بر تمام جهان هستی حاکم است و کمال انسان ها در این است که پرتوی از صفات جمال و جلال او را در خود منعکس کنند و به ذات پاکش نزدیک و نزدیک تر شوند.ولی این به این معنی نیست که صفات اخلاقی در بهبودی حال جامعه ی بشری و نجات انسان ها از چنگال بدبختی ها بی اثر است،که در یک جهان بینی صحیح اسلامی،عالم هستی یک واحد به هم پیوسته است.بنا بر این هر چیزی که سبب صلاح احوال فرد باشد،موجب صلاح حال جامعه و هرچیز که در صلاح جامعه مؤثر باشد در صلاح فرد نیز مؤثر است و در واقع ارزش های اخلاقی تأثیر دوگانه دارد زیرا مصلحت این دو در حقیقت از هم جدا نیست و جدایی این دو از یکدیگر در مقاطع محدود و کوتاه مدت است.لذا خودکنترلی نیز از این قاعده مستثنی نیست و پیامدهای مثبت آن در فرد و به تبع آن،اصلاح جامعه قابل ملاحظه خواهدبود.
-۱۴-۲ پیشینه تحقیق
در موضوع خود کنترلی پژوهش های متعددی در داخل و خارج کشور صورت گرفته است که به برخی از آنها اشاره می شود:
۱-۱۴-۲- پیشینه ی داخلی
۱-۱-۱۴-۲- غفاری و رضوی(۱۳۹۱)در مقاله نظریه خود تعیین گری و اندیشه های امام علی(علیه السلام)،با مفایسه خودکنترلی از منظر علمی و دینی،در نهایت به این نتیجه رسیده اند که دیدگاه علمی پشتیبان و حامی همه اهداف ارزشمند انسانی و الهی نیست و صرفا تضمین کننده رسیدن به نتایج مطلوب شخصی بر اساس معیارهای انتخابی فرد می باشد.همچنین جهت گیری فرایند خود کنترلی در نظریه علمی خود تعیین گری به سمت رضایت فردی است ولی این جهت گیری از منظر دینی و نگاه امام علی(علیه السلام)به سمت رضایت الهی است و رضایت فردی در پرتو رضایت الهی است.
۲-۱-۱۴-۲- علیوردی نیا و صالح نژاد(۱۳۹۰)در مقاله خود کنترلی،جنسیت و تأثیر آن بر رفتارهای انحرافی که با هدف تبیین شکاف های جنسیتی در رفتارهای انحرافی با بهره گرفتن از نظریه عمومی جرم به بررسی نقش خود کنترلی در رفتارهای پسران و دختران پرداخته اند ،نتیجه گرفته اند که در میان این سه متغیر اصلی پژوهش،متغیرخود کنترلی ،قوی ترین پیش بینی کننده رفتارهای انحرافی دختران و پسران بوده است.و همچنین خود کنترلی پایین ،علت مشارکت در رفتارهای انحرافی می باشد.
۳-۱-۱۴-۲- مجدیان و همکاران در مقاله باز خورد مذهبی،حرمت خود و مسند مهارگری به این نتیجه رسیده اند که میان این سه متغیر،همبستگی مثبت معناداری وجود دارد.
۴-۱-۱۴-۲- الحائری(۱۳۷۸ق)،عقل را محاسبه گر نفس معرفی می کند و در مرابطه ،پنج مرحله مشارطه،مراقبه،محاسبه،معاتبه و معاقبه،مجاهده را با استناد به آیات و روایات برمی شمارد.
۵-۱-۱۴-۲- العسگر(۱۴۲۰ ق)،محاسبه نفس را در دو نوع محاسبه قبل از عمل و محاسبه بعد از عمل می شمارد.وهمچنین محاسبه بعد از عمل را به سه قسمت محاسبه نفس به علت کوتاهی در طاعت خدا،مؤاخذه نفس بواسطه معصیت انجام شده و مؤاخذه نفس به سبب انجام افعال مباح تقسیم می نماید.
۶-۱-۱۴-۲- الدامادی(۱۳۷۸ق)،بعد از شمردن صفات نفس اماره،به بیان وصف شخصی می پردازد که خداوند او را در رویارویی با نفس یاری می رساند.سپس عقل و نفس را دو دشمن قدیمی معرفی می کند.همچنین ظلم به نفس(اماره)را نیکو شمرده است.در در پایان نیز ضمن استناد به روایت” إذا أراد الله بعبد خیرا ابصره بعیوب نفسه"از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله،از خداوند،قدرت رؤیت اعمال توسط خود(خود ارزیابی)را طلب می کند.
۲-۱۴-۲- پیشینه خارجی
۱-۲-۱۴-۲- گاتفردوسن و هیرشی(۱۹۹۰م)،خود مهارگری را یک موضوع اصلی در پژوهش های جرم شناسی معرفی کرده اند و معتقدند که تمامی انواع جرم ها ناشی از خود مهارگری پایین است.
۲-۲-۱۴-۲- مک کالوگ و همکاران(۲۰۰۳م)در یافتند که کودکان با وظیفه شناسی بالا(صفتی که در بر گیرنده خود کنترلی است)،در بزرگسالی مذهبی تر خواهند بود.