تلقی عموم این است که فقدان استقلال و کیفیت ضعیف حسابرسی موجب وقوع چنین وقایعی شده است. در پی این وقایع، قانونگذاران و تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری سعی در تدوین قوانینی داشته اند تا استقلال حسابرسان و کیفیت گزارش حسابرسی را بهبود بخشند.
به دنبال ورشکستگی به تقصیر و تقلب شرکتهای بزرگ فوق و بعضاً چند ملیتی که باعث بدنامی مؤسسات بزرگ حسابرسی جهان و انحلال آنها گردید ، نقش کیفیت حسابرسی و نظارت و دسترسی به اطلاعاتی قابل اعتماد و مربوط نقشی بر جسته تر پیدا نمود و نهادهای قانونگذار و نظارتی مانند کمیسیون اوراق بهادار ایالات متحده امریکا۱ توجه خود را به کیفیت گزارش های مالی معطوف ساختند و به این ترتیب قوانینی نظیر قانون ساربنز آکسلی امریکا۲ )مصوب(۲۰۰۲ ، ” مقررات جدید فدراسیون حسابداری اروپا و ساختارهای نظارتی مانند هیات نطارت بر شرکت های سهامی عام” در آمریکا۳ شکل گرفت.
________________________________________________________________
۱٫ Security Exchange Commission
۲ Sarbanes Oxley
۳٫ Public Company Accounting over sight boar
-
-
-
- مفهوم محافظه کاری
-
-
تاکنون محققان تعاریف مختلفی از محافظه کاری حسابداری ارائه داده اند:
- برخی از آن ها ، از جمله باسو محافظه کاری را “روشی که طبق آن در واکنش به اخبار بد، شناسایی عایدات و خالص داراییها کاهش می یابد و در واکنش به اخبار خوب شناسایی عایدات و خالص دارایی ها افزایش نمی یابد ” تعریف نموده اند این تعریف محافظه کاری را از دیدگاه سود و زیان توصیف می نماید . (باسو۱۹۹۷،۲۴)
- اما بیشتر محققان در مباحث مربوط به ارزش گذاری دارایی ها، طبق مبانی حسابداری، به تعاریفی که فلسام و اولسون از محافظه کاری دارند، اشاره می کنند، تعریف آنها از محافظه کاری از دیدگاه ترازنامه است. بر اساس این دیدگاه، درمواردی که تردیدی واقعی در انتخاب بین دو یا چند روش گزارشگری وجود دارد، آن روشی باید انتخاب شود که کمترین اثر مطلوب بر حقوق صاحبان سهام داشته باشد به بیان دیگر انتظار این که خالص ارزش دارایی ها ی گزارش شده توسط یک شرکت در بلند مدت از ارزش بازار آن کمتر باشد.( فلسام و اولسون ۱۹۹۵،۶۸۹)
- تعریف دیگری درباره محافظه کاری ( گیولی و هین )بر پایه دیدگاه ترکیبی ترازنامه وسود وزیان است. در این دیدگاه ، محافظه کاری،یک مفهوم حسابداری است که منجر به کاهش سود انباشته گزارش شده از طریق شناخت دیرتردرآمدوشناخت سریعترهزینه،ارزیابی پائین دارایی و ارزیابی بالای بدهی می شود(گیولی و هین ۲۰۰۰،۲۹)
- دسته بندی دیگری برای تعریف محافظه کار ی از سوی بیور و رایان ارائه شده است که با بررسی رابطه میان ارزش بازار و ارزش دفتری خالص داراییها، بیان کردند ، علت اصلی وجوداختلاف پایدار میان ارزش بازار و ارزش دفتری، تبعیت از اصل محافظه کاری در ارزیابی خالص داراییهاست. آنها هرگونه اختلاف را به نوعی منتج از اعمال محافظه کاری می دانند به گونه ای که بخش ثابت(سوگیری در حسابداری) متأثر از اعمال احتیاط در اندازه گیری وشناخت اولیه اقلام است .این در حالی است که بخش متغیر (تأخیر در حسابداری)از اعمال رویکرد احتیاطی ومحافظه کارانه در دوره ی بعد از شناخت اولیه ی اقلام دارایی ها و بدهی ها تاثیر پذیرفته است. آنها این دو مورد اختلاف را به ترتیب محافظه کاری شرطی و محافظه کاری غیر شرطی نامیدند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
محافظه کاری شرطی، محافظه کاری است که توسط استانداردهای حسابداری الزام شده است. یعنی شناخت به موقع زیان در صورت وجود اخبار بد و نامطلوب و عدم شناخت سود در مواقع وجود اخبار خوب و مطلوب. مثلاً کاربرد قاعده اقل بهای تمام شده یاخالص ارزش فروش در ارزیابی موجودی کالا، نوعی محافظه کاری شرطی است. به این نوع محافظه کاری ، محافظه کاری سود و زیان و یا محافظه کار ی گذشته نگر نیز می گویند. اما محافظه کاری غیر شرطی از طریق استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، الزام نگردیده است. این نوع محافظه کاری، کمتر از واقع نشان دادن ارزش دفتری خالص دارایی ها بواسطه رویه های از پیش تعیین شده حسابداری است. این محافظه کاری ، به محافظه کاری ترازنامه و یا محافظه کاری آینده نگر معروف است(رایان ۲۰۰۶،۱۵)
به طور کلی، می توان محافظه کاری حسابداری را در سه مقوله به شرح زیر طبقه بندی کرد:
۱- مقوله رفتاری: بدبینی از خوش بینی بهتراست
۲- مقوله زمان : زودتر نشان دادن زیان ها و هزینه ها، از دیرتر نشان دادن آن ها بهتر است و دیرتر نشان دادن سود ها و درآمد ها ، از زودتر نشان دادن آن ها بهتر است.
۳- مقوله ارزش: کمتر نشان دادن سود ها و درآمد ها از بیشتر نشان دادن آن ها بهتر است و بیشتر نشان دادن زیان ها و هزینه ها از کمتر نشان دادن آن ها بهتر است.
در تعریفهای بالا، یک نقطه مشترک وجود دارد که همان اشاره به تأثیرگذاری محافظه کاری بر فرایند تصمیم گیری استفاده کنندگان صورتهای مالی است. به طورکلی هدف محافظه کاری ، جلوگیری از تصمیم گیریهای نادرست از سوی سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان ازصورتهای مالی است.
از دیدگاه تئوری نمایندگی که حقوق و مزایای مدیران را به سود گزارش شده مرتبط می داند، مدیران انگیزه های قوی برای پنهان کردن اخبار بدی که موجب کم شدن سود می شود دارند. بنابراین می توان محافظه کاری را ساز و کاری برای کنترل انگیزه های مدیران به منظور گزینش بیش از واقع سود تلقی کرد(شوروزی وخاندوزی، ۱۳۸۷).
در مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران ، محافظه کاری در بخش ویژگیهای کیفی اطلاعات مالی به عنوان یکی از اجزای قابلیت اتکا و با عنوان “احتیاط” در نظر گرفته شده است. احتیاط کاربرد درجه ای از مراقبت بوده که در اعمال قضاوت برای برآوردهای حسابداری در شرایط ابهام مورد نیازاست؛ به گونه ای که درآمدها و دارایی ها بیشتر از واقع و هزینه ها و بدهی ها کمتر از واقع ارائه نشود.
بدین ترتیب، سودمندی محافظه کاری به عنوان یکی از خصوصیات کیفی تأیید می گردید.
-
-
-
انواع مدلهای محافظه کاری
-
- مدل باسو
-
-
-
باسو با بهره گیری از مدل زیر دریافت که عدم تقارن سود در انعکاس اخبار خوب و اخبار بد منجربه درجات متفاوتی از پایداری می شود. (باسو۱۹۹۷، ۲۴)
NI = α + β۱ DR + β۲ RET + β۳ RET * DR + ε
در این مدل:
: NI سود خالص قبل از اقلام غیرمترقبه تقسیم بر ارزش بازار حقوق صاحبان سهام
:RET بازده سالانه سهام شرکت
:DR متغیر مجازی است و برای شرکت هایی که
RET<0 برابر با یک و در غیر این صورت، صفر درنظر گرفته میشود.
در این مدل، بازده مثبت، نماینده اخبار خوب و بازده منفی، نماینده اخبار بد است. چنانچه بازده مثبت باشد، رابطه NI = α + β۲ RET +ε بدست می آید که در ان۲ β نشان دهنده حساسیت واکنش سود به اخبار خوب است. چنانچه بازده سهام منفی باشد رابطه NI = α + β۱ +(β۲ + β۳)RET +ε دست می آید که در آن ۳ β۲+ β حساسیت واکنش سود را نسبت به اخبار بد نشان می دهد.